تاريخ : چهار شنبه 4 مرداد 1391برچسب:بارتیمیوس,جاناتان استرود,نقدوچشم گولم, | 12:45 | نويسنده : ranius

اگه دیده باشید من این کتاب رو جلد یکش رو از بعضی جهات بررسی کردم.

معمولا جلد های دوم کتاب هارو بررسی نمی کنم ولی این مورد فرق داشت.

درباره ی داستان:

ناتانیل حالا به جادوگری مشهور تبدیل شد و همه در وزارتخانه به او حسادت می ورزند و می خواهند به طریقی او را

از چشم نخست وزیر بیندازند.حالا مسئولیت سنگین دستگیری گروهی که برای جادوگران مشکلات زیادی ایجاد می

کنند نیز روی دوش ناتانیل افتاده.شرایط و ارباب جدیدش طرز فکر او را عوض کرده.دیگر آن ناتانیل پاک و مهربان نیست.

او نیز مانند همه ی جادوگران به دام قدرت افتاده...

 

کیتی که یکی از اعضای گروه مقاومت است،گذشته ای دردناک دارد که با دیکتاتوری دولت جادوگران به هم پیچیده.

او و سایر اعضای مقاومت از جادوگران متنفرند و آن ها را کثیف می پندارند.ظلمی که از جادوگران به او رسیده باعث

شده تا او بخواهد به هر طریقی آن ها را سرنگون کند.اما ناگهان همه چیز به ضرر او و گروهش می شود و او تنها تر از

همیشه،مجبور به فرار از دست جادو گران میشود.

 

بارتیمیوس،جن هزارساله،دوباره توسط ناتانیل احضار می شود.او هم مانند کیتی از آنان متنفر است اما چیزی در

ناتانیل وجود داشت که او را از بقیه متمایز می کرد.چیزی که دیگر کمرنگ شده بود.پاکی و صداقت.و این چیز ها بود که

حالا او را دقیقا به یک جادو گر خودخواه تبدیل کرد...

 

در این جلد از مجموعه،خواننده گیج و متعجب می شود.که باید طرف کیتی باشد یا طرف ناتانیل.در واقع این قدرت

نویسنده را نشان می دهد که می تواند روی دیگر شخصیت ها را به طرزی شگفت آور نشان دهد.طوری که این وسط

خواننده تنها در میانه ی این دو قرار می گیرد.یعنی در جایی که بارتیمیوس قرار دارد.

 

 



ادامه مطلب
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 35 صفحه بعد

پيچک